جدول جو
جدول جو

معنی راه دادن - جستجوی لغت در جدول جو

راه دادن
گذاشتن راه برای کسی تا بگذرد
تصویری از راه دادن
تصویر راه دادن
فرهنگ لغت هوشیار
راه دادن
((دَ))
رخصت دادن
تصویری از راه دادن
تصویر راه دادن
فرهنگ فارسی معین
راه دادن
اجازۀ عبور دادن، به یک سو رفتن و راه را برای عبور کسی باز گذاشتن
تصویری از راه دادن
تصویر راه دادن
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رای دادن
تصویر رای دادن
اظهار عقیده کردن، حکم کردن، رای دادن، چاشتن و یچیرنیدن
فرهنگ لغت هوشیار
मतदान करना
دیکشنری فارسی به هندی
ভোট দেওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ره دادن
تصویر ره دادن
اجازه دادن، وصول دادن، بار دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرار دادن
تصویر قرار دادن
نهادن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بار دادن
تصویر بار دادن
اجازه دادن
فرهنگ واژه فارسی سره
نمودن نمایش دادن: نمایش دادن به نمایش گذاشتن فرو آوردن نمودن نمایش دادن بمعرض تماشا قرار دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بله دادن
تصویر بله دادن
قبول کردن دختر صیغه نکاح را، بله گرفتن ازدختر در صیغه عقد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درجه دادن
تصویر درجه دادن
پایه دادن برکشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارائه دادن
تصویر ارائه دادن
پیش نهادن
فرهنگ واژه فارسی سره
تسکین دادن تسلی دادن، ایجاد آرامش بوجود آوردن امنیت، اطمینان دادن مطمئن ساختن، مسکن دادن منزل دادن
فرهنگ لغت هوشیار
در معرض باد گذاشتن: پس از کوبیدن خرمن را باد میدهند، نیست و نابود کردن از دست دادن تلف کردن از کف دادن امری یا چیزی را بدون اخذ نتیجه
فرهنگ لغت هوشیار